
بزرگسالتاریخیجوانرمان ایرانیمطالب جدیدمعرفی کتاب
کتاب کورسرخی | عالیه عطایی | روایت هایی از جان و جنگ | کتاب کور سرخی
کتاب کورسرخی به قلم عالیه عطایی،از کتابهای جدید منتشر شده در نشر چشمه و کتاب خردادماه امسال میباشد.
عالیه عطایی از نسل سوم مهاجران افغانستان است و اصالتی افغانستانی دارد. او متولد سال 1360 در هرات است. در مقطع کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد .
از دیگر آثار عالیه عطایی میتوان به “مگر میشود قابیل،هابیل را کشته باشد” ، “کافورپوش” و ” چشم سگ” اشاره کرد.
داستان کتاب کور سرخی
کورسرخی روایتهاییست از جان و جنگ. قصههایی که عالیه عطایی از سال 1365 زمانی که دختربچهای کم سن و سال بوده و در دنیای کودکانه، اما به مثابه زنی شجاع مینموده روایت میکند. تا به سال 1395 میرسد، زمانی که عالیه زنی بالغ است.
در این کتاب کور سرخی عالیه نُه روایت برای ما دارد. روایتهایی درمورد افغانستان ، مردمان مهاجر و مردمان مرزنشینی که وقایعی دردناک ، جان و روحشان را آزرد. روایتهایی تلخ از پدری که صرع حمله به وجودش انداخت. روایت مادری که سر نداشت اما پا داشت و دویده بود که کمک بطلبد اما کینهی جنگی در خاک دیگر به تنش امان نداده بود.
روایت عاشقی که جنگ تن معشوقش را روانهی خاک میکند و گلولهای که تا ابد به قلب عاشقان شلیک میشود. انار لب شکری که زندگیاش به مانند اسمش انار ، ترش و شیرین و ملس بود . اناری که خاموشش کردند و باز هم چشمانش میخندید. چشمان انار تا ابد خواهد خندید.
اما این روایتها فقط قصه نیست.مشاهداتیست تلخ از جنس جنگ،از جنس دشمنی، از جنس خون، از جنس درد و از جنس واقعیت! مشاهداتی که عالیه در کنار و آغوش این مردمان لحظه به لحظه را درد کشیده و سرانجام در کورسرخی به زبان آورده.
همچنین معرفی کتاب کورسرخی از زبان نویسنده
شبهای طولانی بیماری از به یادآوری و بازسازی برخی اتفاقات تا پروسه تحقیقیاش که من را واداشت به سفری که از کودکی طی کرده بودم و حالا باید مینوشتمش. کورسرخی فقط من نیستم که مای جمع است و برای ما نوشته شده.
یکباری در مصاحبهای گفته بودم «من نویسندهام، نه سرباز» اما در تمام مدت نوشتن این روایتها سرباز شکستخوردهای بودم که دلش برای اینکه نتوانسته خاکی را تسکین دهد و جز کلمه چیزی برای گفتن ندارد، تپیده.
و اووووه که چه پروسهای…و حالا دارم میبینمش که به تعداد تک به تک کسانی که بخوانندش تکثیر خواهد شد و بلکه قراری، تابی، تحملی….
زیاده عرضی نیست که هر چه هست در این کتاب است. سپاس از نشر محترم چشمه و دنیایی آرزوی نیک برای مردم خاورمیانه که هیچ قلمی به نوشتن درنیامده مگر از سر امید بلکه روزی روزگاری این رنگ سرخ از خاکمان پاک شود.
برشی از متن کتاب کورسرخی
در روستاهای دور افتادهی مرزی زندگی به سادهترین شکل ممکن در جریان است،سادگیای فاقد امنیت، و جنس ناامنیاش هم با قیام و جنبش شهری فرق میکند:کسی مردهباد و زندهباد نمیگوید اما در درون زخمهای عمیق بیزبانی را از سیاستهای کلان شهری حمل میکنند.
حال هر سرزمین را باید از حال زنهایش شناخت. زنان مهاجر فقط خاکشان را جا نگذاشتهاند،هزار هزار فرزند به دنیا نیامدهشان هم در آن خاک جا ماندهاند.
باورش سخت است در چنین بلوایی هم بشود عاشق شد. ما میشویم و برای کسی که جنگ معشوقش را روانهی گورستان میکند،جنایتکار با جنایتکار دیگر فرقی ندارد.قهرمانی در میدان نیست و هیچکس حافظ کسی نیست،وقتی تنهای جوان به گورستان خفتهاند.معادلات عاشقانه در جنگ،دو خط موازی است،دو خط که تا ابد در کنارهم کشیده میشوند و هیچگاه بههم نمیرسند. وقتی جنگ عشقی را از میان میبرد، انگار تا ابد گلوله است که به قلبها شلیک میشود.
*درصورت نارضایتی نویسنده، این مطلب حذف میشود.
مشخصات کتاب
- نام کتاب:کور سرخی
- نویسنده:عالیه عطایی
- تعداد صفحات:131
- انتشارات:نشر چشمه
خیلی عالی👌🏻