
کتاب رنج های ورتر جوان | یوهان ولفگانگ فون گوته
کتاب رنج های ورتر جوان رمان عاشقانهای است اثر یوهان ولفگانگ فون گوته شاعر ، نمایش نامه نویس، رمان نویس و طبیعت پژوه آلمانی خالق فاوست و دیوان غربی شرقی.
گوته این اثر شاهکار را که گفته میشود بزرگترین موفقیت ادبی اوست در 24 سالگی خلق کرده و در سال 1774 منتشر کرده است.
در پشت جلد کتاب آمده است که :
رنج های ورتر جوان _در تاریخ ادبیات آلمانی _ نخستین داستان تراژیک از نوع مدرن است. داستانی عاشقانه که در آن جدال نیکی و بدی، و پیروزی ریاکارانهی بنیاد بد نیست که مرگ غمبار قهرمان آرمانی آن را رقم میزند. نگاه وحدت وجودی در این اثر نیک و بد را به جای رودرویی با هم، به درون روابط پیچیده ذهن و فرد اجتماع میبرد…
رنج های ورتر جوان در میان آثار گوته بیشترین ترجمه را به خود دیده است. متن فرانسوی این اثر را ناپلئون بیش از هفت بار خوانده است.
معرفی کتاب رنج های ورتر جوان:
همانطور که از نام کتاب مشخص است کتاب شرح رنج های ورتر جوان است که در قالب نامههایی که بین ورتر و دوست صمیمیاش، ویلهلم رد و بدل میشود، روایت شده است.
ورتر جوان برای دستیابی به آرامش و نقاشی به روستایی پناه میبرد که در یک مهمانی با شارلوت (لوته) آشنا میشود.با وجود علاقه بین ورتر و لوته مانعی بر سر راه رسیدن این دو به هم وجود دارد؛ آلبرت نامزد لوته. آلبرت کسی نیست که ورتر بتواند از او متنفر شود و حتی شخص مناسبی برای لوته است از این رو ورتر رنج هایی را تحمل میکند.
گاهی مخاطب نامهها عوض میشود و نامهها خطاب به لوته است. و از اواسط کتاب راوی کتاب نیز عوض میشود.نامههای ورتر گاه دردناک است گاه آرامش بخش. شرح آدم هایی است که ورتر با آنها آشنا میشود؛ شرح عشق نافرجام ورتر و ناامیدیها و دلشکستگی و شرح تقدیری که راه فراری از آن نیست؛ شرح رنج های ورتر جوان!
بخش هایی از کتاب رنج های ورتر جوان:
امان از دست شما جماعت عاقل. احساس زدگی! مستی! جنون! شما آدمهای منزه و پاک، خونسردید و بیاعتنا. و با همین خونسردی و بی اعتنایی مست را سرزنش میکنید و دیوانه را حقیر. مثل زاهد دامن میکشید و رد میشوید و مثل واعظ شکر میکنید که خداوند شما را مثل آنها نیافریده است. من بیشتر از یک بار مست بودهام و شوریدگیام با جنون خیلی فاصله نداشته است. از هیچکدام این حالات هم پشیمان نبودهام و با معیارهایی که دارم، عمیقاً فهمیدهام که مردم هر آدم فوق معمولی را که به کاری بزرگ یا در ظاهر ناممکن دست زده، از قدیم و ندیم با انگ مستی یا دیوانگی بدنام کرده اند.
دل من سخت میگیرد وقتی میبینم آدمها به همدیگر آزار میرسانند، و بهویژه جوانان، جایی که میتوانند در بهار زندگیشان در قبال همهٔ شادیها بیشترین گشادهرویی را داشته باشند، این چند روزهی شیرین را با بدخلقی برای هم خراب میکنند و روزی میفهمند چه گوهر جبرانناپذیری از دستشان رفته که دیگر دیر شده است.
من همه چیز دارم، ولی دوری او اینهمه را زایل میکند. من همه چیز دارم،ولی بی وجود او اینهمه هیچ میشود.
ویلهلم! بدون عشق, دنیا چه معنایی می تواند برای قلبمان در بر داشته باشد؟ به گمانم درست مانند فانوسی جادویی بدون هیچ نوری جلوه گر باشد…به محض آن که شعله ای در آن وارد می کنید, بی درنگ متنوع ترین تصاویر بر روی دیوار ظاهر می گردد؛ و آن هنگام که همه این چیزها, تنها اشباحی بیش نباشد که در شرف عبور است, باید اقرار کرد که همین اشباح قادرند سعادت ما را, آن هنگام که در کنارشان حضور یافته ایم فراهم آورند, و ما نیز مانند پسران خردسالی شگفت زده و حیران , در برابر این تظاهرات خارق العاده , مسحور بر جای می مانیم.
بخش زیادی از کتاب رنجهای ورتر جوان با زندگی نویسنده یعنی گوته مطابقت دارد. و ورتر بیشباهت به دوران جوانی گوته نیست.رمان دارای مفاهیم فلسفی نیز میباشد که در لابه لای نامه ها و نوشته ها نهفته است.اشاره میشود به دنیای درونی انسان و تقدیر او.شاید جالب باشد بدانید که گوته بزرگترین مرید حافظ است و از حافظ نیز الگو گرفته است.
این کتاب که در فهرست 1001 کتابی که قبل از مرگ،خواندنشان توصیه شده است حضور دارد. و تاکنون چندین بار به فارسی ترجمه شده است.
مشخصات کتاب:
- نام کتاب: رنج های ورتر جوان
- نویسنده : یوهان ولفگانگ فون گوته
- مترجم :محمود حدادی
- تعداد صفحات :220
- ناشر : نشر ماهی
- موضوع :داستان های آلمانی